June 15, 2004
آنطور که بودیم
فیلم قدیمی سیدنی پولاک را امروز برای دومین بار دیدم. اولین بار هفتهی پیش دیدماش، بعد از آنکه دوستی تعریف فیلم را کرد. همان روز فصل دوم سریال "سکس و شهر"(1) را اجاره کرده بودم و تازه متوجه اشارهی قسمت آخر این فصل به صحنهی آخر"آنطور که بودیم"(2) شدم. این جمله، تمام بار کنایی هر دو داستان را به دوش میکشید انگار: "دوست دخترت(یا بخوان همسرت) دوستداشتنیست، هابِل!". فیلم را ببینید اگر تا به حال ندیدهاید. "کِیتی"(3) دختر پیچیدهایست که "هابل"(4) تاب تحملاش را ندارد و من تا امروز با هیچکدامشان همذات پنداری نمیکردم. ولی حالا که دوباره فیلم را دیده ام انگار خودم را بیشتر شبیه "کِیتی"( باربارا سترایسند)مییابم! دور نیست، گمانم، که دختری را که شاید زمانی مثل"کِیتی" بوده ببینم و به او بگویم:"دوست پسرت(یا همسرت) دوستداشتنیست، خانمِ هابِل". عجب آینه در آینهای میشود!
Carrie: Your girl is lovely, Hubbell.
Mr. Big: I don't get it.
Carrie: And you never will.
2)The Way We Were
Barbra Streisand, meeting Robert Redford years later when he's with another woman, says: "Your girl is lovely, Hubbell."
3)Barbra Streisand .... Katie Morosky
4)Robert Redford .... Hubbell Gardner
June 15, 2004 11:55 PM
« دیشب بود | Persian Blog | دیروز بود یا امروز؟ »